محمد رضا (آريو جون)محمد رضا (آريو جون)، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

نی نی مامانش

شوک

سلام عزیزم امروز مامانی خوب بوداااااااااا اما یهو خور تو پرم همین الان تو یه  وبلاگ  از نی نی های سایت خوندم که یه مامانی قلب جنینش تشکیل نشده بود و سقط کرده بود نی نی جونی یاد خودم افتادم که رفتم سونو گفتن هنوز 3 هفته هستی هنوز فقط ساک حاملگی دیده میشه خیلی ترسیدم نکنه تو نباشی اگه نباشی من میمیرم دارم از غصه دق میکنم نمیدونم چی کار کنم واقعا نمیدونم مامان من عزیزم خیلی دوست دارممم تنهام نزار الان که دارم می تایپم اشکام همین جوری شر شر  میاد یهووووووووووووووووووو همین الان دیدم تو یه وبلاگ قلبم داره از جاش در میاد نی نی تو رو خدا قلب داشته باش ازت خواهش میکنم من بدون تو میمیرم کاش بابات خونه بود کاش ...
23 بهمن 1390

فسقلم

  عزیز دل ماماناز دیشب خیلی اتفاقا افتاد خیلی دعوا کردیم از اولش شروع میکنم به گفتن من برای شب دوم با بابایی قهر کردم پیشش نخوابیدم آخه اصلا به من توجه نمیکنه حس میکنم دوسم نداره اما اون ککشم نگرید راحت خوابید من کلی گریه کردم آخه فیلم ترسناک میزاره من میترسم بعد شب ترسیدم  از ترس توی پذیرایی مردم رفتم توی اطاق پیشش  پیشش نصفه های شب یهو خودشو انداخت روم آب میخواست خیلی ترسییییددممم قلبم تند تند میزد تمام شکمم و زیر شکمم تیر میکشید بهش گفتم برام شربت شیرین بیار بی اعتنا رفت دستشویی برای خودش آب و اینا خورد و اومد خوابید س...
22 بهمن 1390

مامانکم

         سلااااااااااااااااااااااام جیججججججر طلا    تاتان مامان چوچ مامانم فداتتتتتتتتتتتتتت شه مادرتتتتتتتتتت  حیف نمیتونم بخورمت والا درسته میخخوردمتتتت خوب جیگرکککک ثمر الانا شروع میشه باید برم صبححح 11 از خواب بیدار شدمممم بعد ناهار دزست نکردم همون غذاهای مام ان زهره رو با بابات خوردیم بعد بابات داشت اهنگ میساخت من همش خودمو براش لوس میکردم میرفتم بغلش نازم کنه دیووووونش کردم ار بس ماچش کردم اما خوب اونم دوست داشت واسه دهن منو ببنده نازم میکرد تا بزارم تمرکز کنه راستی سریال بابا لنگ درازم تموم شد حالا دارم زنان کوچک رو میبینم اینقدر...
22 بهمن 1390

خاله رکسانا و دوقولو هاااای جدیدشششش

  عزیزززز دلم نی نی های خاله رکسانا پسرنن وای یعنی رادین کوچولو دوتا داداشششش داره آخییییییییییی دیدی گفتم پسر داره    وای 3تا پسررررر دلم می خواد تو هم دختر باشی  هم پسر نمیدونم کودوم میشی اما دلم واسه دوتاش ضعف میره اگه دختر باشی میتونم همه جا با خودم ببرمت ولی خوب پسرم دوس دارم آخه اسمشو انتخاب کرد آریو فدات بشم عزیز دلم اگه پسر باشی مامان و بابام خیلی خوشحال میشن آخه اونا تا حالا پسر نداشتن خدا بهشون دوتا  دختر داده بوده نوه اولشونم که عاششقشن دختر بوده تو واسشون جدید میشی اما من میدونم فرقی نداره مطمئن باش هر چی باشی دوست دارن ...
20 بهمن 1390

ااااااااااامشب

فدات بشم من امشب با دوستامون رفتیم بیرون رکسانا جون گفتش فردا میره سونوگرافیی ببیینه  نی نی های خوشمل توی شکمش چی هستن من که میگم پسرن... ایشالا هر چی هستن سالم باشن  چه بچه های شری بشن اون سه تا سه تا پسر چه زود 4 ماهش ششد خوش به حالش فدات شه مامان به قول رادین همه مون شولو کباب خوردیم خیلییییی خوشمزه بود خیلییییییییییییییییییییییییییییییییی بابا جونت هم میخواد بره  سفر می خواد بره قزاقستان نمایشگاه داره قول داده واسمون کلی کادو بخره دوست دارم عشق مادر       این شکله خیلی باحاله دوسش دارم   ...
20 بهمن 1390

عجیجممم....

                     عزیز دلم نی نی  مادر مامانی امروز خیلی خیلی کار کرده خیلی هم    خسته شده از صبح کبری خانوم اینجا بوده کلی همه جارو تمیز کرده اطاق بابا رو هم خالی کردیم تا کم کم از 3 الی 4 ماهه دیگه که شما معلو شد دختری یا پسری برات وسیله بخریمممم وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی عزیز دلم امروز بابابزرگی  برات مغز گوسفند خرید اما من ازش ترسیدم نمیخواستم کلی جیگر کله صبح واسم اورد بخورم تا تو قوی بشی میبینی چه بابای مهربونی دارم هنور تو...
18 بهمن 1390

عشقم

عزیز دل مامانت امروز رفتم سونو گرافی تو خیلی کوچمولو بودی فدات شم هنوز نبودی گفتن فقط ساک حامله گی دیده میشه من نمیدونم یعنی چی اما اون آقا گفت همه چی نرماله فدای تو بشم هنوز قلب نداشتی آرزوی بتونم یه روز صدای قلبتو بشنوم عاشقتم نی نی ملوسم ...
17 بهمن 1390

نگرانی

                  من همیشه آرزو ی این روزا رو داشتم آرزوی بچه داشتن مادر شدن نمیدونم شاید چون خیلی رویایی بودم خیلی اما از همون اول همه بچه ها منو دوس داشتن منم همه بچه ها  رو دوس دام هیچ بچه ای از نظر من زشت نبود همه بچه ها از چشم من خوشگل بون حتی اگه کثیف بودن بازم من دوسشون داشتمو بغلشون میکردم حاالا که خدا یه نی نی تو دلم گذاشته  حالا که حس میکنم یکی از اونا مال خودمه خیلی نگرانم نمیدونم این 9 ماه انتظارو تاب میارم یا نه این فکرای الکی و بی خود ازم دور میشه یا نه من بچمو دوس دارم دلم نمیخواد از دستش بدم دلم میخ...
17 بهمن 1390

......

  فدات شم بهم گفتن 5 مهر دنیا میای عزیز دلم فردا میرم سونوگرافی تا مطئن شه دکترم آزمایش خونم نوشت همین خیلی خسته ام فدات شم دوست دارم مییرم لالا بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس   ...
17 بهمن 1390

روز پنجم

فدات شم امرزو حال مامانی یکم بد شده دوباره آخه تو اون تو چی کار میکنی کاش میشد بی در سر بزرگ شی هه خودم خندم گرفت پس چه جوری اسم منو بزارن مادر؟ فدات شم عاشق همین دردسراتم هستم عشق ماماانت   ...
16 بهمن 1390